در این قسمت، به نحوه‎ و چگونگی ارتباطی که میان این 6 بعد وجود دارد، می‌پردازیم. در گام نخست، لازم به ذکر است که هر برنامه کاربردی (اپلیکیشنی)، باید حداقل به طور کامل بر روی یک استاندارد متمرکز باشد، اما هرکدام از آنها باید به شکل‌گیری و تکمیل حداقل یکی دیگر از این موضوعات کمک کند و هرگز نباید بر روی سایر موارد، تاثیر منفی بگذراد. برای مثال، برنامه‎ی کاربردی که موجب سودآوری بزرگ اقتصادی می‌شود، اما مشکلات محیط زیستی بزرگی ایجاد می‌کند، به هیچ عنوان یک برنامه کاربردی (اپلیکیشن) هوشمند به حساب نمی‌آید.

از سوی دیگر، تمامی این 6 بعد، به بعد اقتصادی وابسته هستند. ظرفیت اقتصادی یک برنامه  کاربردی (اپلیکیشن)، باید واقع بینانه باشد، توسعه این برنامه‏ی کاربردی هوشمند باید منجر به رشد اقتصادی شود، فرصت‌های تجاری جدیدی ایجاد کند و به منابعی که کمتر مورد استفاده قرار گرفته‌اند، ارزش اقتصادی ببخشد.

به عنوان مثال، برنامه‌های کاربردی (اپلیکیشن)  که در پی صرفه جویی در مصرف انرژی هستند، معمولاً به عنوان برنامه‌های کاربردی زیست محیطی طبقه‌بندی می‌شوند. در واقع، تقریباً تمام برنامه‌های کاربردی محیط زیست متمرکز بر صرفه جویی در مصرف انرژی و منابع، بازیافت زباله و گنجاندن وسایل نقلیه عمومی کارآمد و گزینه‌های جابجایی سازگار با محیط زیست برای شهروندان مانند وسایل نقلیه برقی هستند. از سوی دیگر، رابطه بین برنامه‌های کاربردی (اپلیکیشن) محیط زیستی و ابعاد جابجایی و اقتصادی واضح است. هرچقدر شهری بیشتر دوست‌دار محیط زیست باشد، به معنای شرایط زیستی بهتر برای شهروندان نیز است، با مشکلات مربوط به سلامتی کمتر و همچنین شرایط زندگی روزمره خوشایندتر. بیشتر برنامه‌های کاربردی مرتبط با جابجایی بر روی سیستم‌های حمل و نقل عمومی، مانند برنامه‌های به اشتراک‌گذاری دوچرخه‌ها، ماشین‌های الکترونیکی، دوچرخه‌های برقی و گزینه‌های جایگزین حمل و نقل برای شهروندان متمرکز هستند. تمامی این برنامه‌های کاربردی به شدت به مباحث زیست محیطی مرتبط می‌شوند، آنها همچنین به واسطه بحث ذخیره انرژی، با پس‌انداز اقتصادی دولت‌ها نیز رابطه مستقیمی پیدا می‌کنند.

از سوی دیگر، می‌توان گفت که ابعاد حکومت و مردم نیز نمایانگر دو روی یک سکه هستند. از یک طرف، برنامه‌های کاربردی (اپلیکیشن‌های) مرتبط با حکمرانی وجود دارند که برای آگاهی‌رسانی به شهروندان، مدیریت بهتر منابع شهری و ارائه یک حکومت شفاف‌تر و مشارکتی‌تر به کار می‌روند. از سوی دیگر، پیشرفت‌هایی در جهت استانداردهای مردم به وجود می‏آید: این برنامه‌های کاربردی، شهروندان را به مشارکت در زندگی سیاسی و عمومی شهر تشویق می‌کند و مسئولیت‌های جدیدی را برای داشتن یک رویه و رفتار هوشمندتر به آنان اضافه می‌کند و بدین ترتیب به آنها این توانایی را می‌دهد که این برنامه‌های کاربردی هوشمند را به طور صحیح به کار گیرند. در واقع، هر دو ویژگی به هم پیوسته‌اند: دولت هوشمند بدون مشارکت و علاقه‌مندی شهروندان امکان‌پذیر نیست؛ و مفهوم مردم هوشمند بدون دولتی که به شهروندان خود فرصت مشارکت در زندگی روزمره را بدهد، یا بدون یک سیستم آموزشی که دانش اجتماعی و فرهنگی را برای مشارکت و همکاری مفید شهروندان ایجاد می‌کند، معنی ندارد.

منابع

Al-Hader, M., Rodzi, A., Sharif, A. R., & Ahmad, N. (2009a). Smart city components architecture. In Proceedings of the International Conference on Computational Intelligence, Modelling and Simulation, (Brno, Czech Republic, Sep 7-9)

Al-Hader, M., Rodzi, A., Sharif, A. R., & Ahmad, N. (2009a). Smart city components architecture. In Proceedings of the International Conference on Computational Intelligence, Modelling and Simulation, (Brno, Czech Republic, Sep 7-9)

Arroub, A., Zahi, B., Sabir, E., & Sadik, M. (2016, October). A literature review on Smart Cities: Paradigms, opportunities and open problems. In 2016 International Conference on Wireless Networks and Mobile Communications (WINCOM) (pp. 180-186). IEEE.

Beatley, T., & Collins, R. (2000). Smart growth and beyond: Transitioning to a sustainable society. Virginia Environmental Law Journal, 287-322.

Cairney, T., & Speak, G. (2000). Developing a ‘Smart City’: Understanding Information Technology Capacity and Establishing an Agenda for Change. Sydney, Australia: Centre for Regional Research and Innovation, University of Western Sydney. Available at: http://trevorcairney.com/file_uploads/cgilib. 30886.1.IT_Audit.pdf.

Giffinger, R., Fertner, C., Kramar, H., Pichelr-Milanovic, N., and Meijers, E. (2007). “European smart cities.” http://www.smart-cities.eu/index2 .html (Mar. 2015).

Hall, R. E. (2000). The vision of a smart city. In Proceedings of the 2nd International Life Extension Technology Workshop (Paris, France, Sep 28).

Harrison, C., Eckman, B., Hamilton, R., Hartswick, P., Kalagnanam, J., Paraszczak, J., & Williams, P. (2010). Foundations for Smarter Cities. IBM Journal of Research and Development, 54(4).

Klein, C., & Kaefer, G. (2008). From smart homes to smart cities: Opportunities and challenges from an industrial perspective. In Proceedings of the 8th International Conference, NEW2AN and 1st Russian Conference on Smart Spaces, ruSMART 2008 (St. Petersburg, Russia, Sep 3-5).

Monzon, A. (2015, May). Smart cities concept and challenges: Bases for the assessment of smart city projects. In 2015 international conference on smart cities and green ICT systems (SMARTGREENS) (pp. 1-11). IEEE.

Nam, T., & Pardo, T. A. (2011, June). Conceptualizing smart city with dimensions of technology, people, and institutions. In Proceedings of the 12th annual international digital government research conference: digital government innovation in challenging times (pp. 282-291).

Partridge, H. (2004). Developing a human perspective to the digital divide in the smart city. In Proceedings of the Biennial Conference of Australian Library and information Association (Queensland, Australia, Sep 21-24).

Scholl, H. J., Barzilai-Nahon, K., Ahn, J-H., Olga, P. & Barbara, R., E-commerce and e-government: How do they compare? What can they learn from each other?, Proceedings of the 42nd Hawaiian International Conference on System Sciences (HICSS 2009), Koloa, Hawaii, January 4-7, 2009

Zubizarreta, I., Seravalli, A., & Arrizabalaga, S. (2016). Smart city concept: What it is and what it should be. Journal of Urban Planning and Development, 142(1), 04015005.