مقدمه
برنامهریزی برای زندگی آسانتر در شهرهای شلوغ از قرنها پیش آغاز شده است و در این میان بسیاری از مورخین معتقد هستند اصول شهرسازی مدرن که همچنان این روزهادنبال میشود، به یونان باستان بر میگردد. تقریبا میتوان گفت تمامی شهرهای بزرگ سراسر جهان از نظر ظراحی، عملکرد، زیباسازی شهری، شهرسازی و سایر موارد، اصولی را پیش میبرند که ساکنان یونان باستان آنها را رعایت میکردند. در این میان با گذشت قرنهای متمادی، معماران، متخصصان و کارشاسان سعی کردند برای توسعه شهرهایی که در قالب مراکز تجاری پر رونق ساکنان زیادی را در خود جا دادهاند، خدمات شهری را به گونهای ارائه دهند که امکان دسترسی عموم مردم به آنهاوجود داشته باشد و زیرساختهای لازم به شکلی تعریف شود که از فرآیند رشد جمعیت حمایت کند.
از هیپوداموس میلتوس (Hippodamus of Miletus) یونانی، نخستین برنامهریز شهری گرفته تا لاکاربوزیر بنیانگذار «شهر زیبا»، تمامی برنامهریزیهای شهری در راستای بهبود کیفیت زندگی مردم دنبال شده است تا ما امروز با مفهومی به نام «شهر هوشمند» روبهرو شویم.
نخستین تصویر شهر هوشمند
منشا اصلی توجه به فناوری و توسعه فنی شهرها توسط طرفداران شهر هوشمند ریشه قدیمی دارد. نخستین تصویر شهر هوشمند منطبق با فناوریهای کاربردی را فرانسیس بیکن (Francis Bacon) با انتشار کتاب «آتلانتیس جدید» در سال 1672 میلادی نمایان کرد. فلسفه مطرح شده از سوی «فرانسیس بیکن»، از نظر زمانی در دورانی مطرح شد که بذر مدرنیته یک قرن پیش از آن توسط بنیانگذاران رنسانس کاشته شده بود.
فرانسیس بیکن که از او به عنوان دانشمند و فیلسوف انگلیسی یاد میکنند، در سال 1620 میلادی کتابی را با نام «ابزار جدید علوم» منتشر کرد که برای نخستین بار استدلال میکرد که علم میتواند در قالب فناوری به عنوان ابزاری برای استفاده در زندگی شهری و آسایش بیشتر مورد استفاده قرار گیرد. او معتقد بود که به کمک این نوع علم میشود طبیعت را کنترل کرد و در راستای پاسخگویی به نیازهای انسان شهرنشین آن را مورد استفاده قرار داد. این ایدئولوژی به «شهر ایدهآل بیکن» منتهی شد.
نخستین بنیانگذار «شهر هوشمند»
در کتاب «آتلانتیس جدید» راوی داستان از جزیرهای به نام «بن سالم» یاد میکند که توسط گروهی از دانشمندان مدیریت میشود و شرایط ایدهآل برای زندگی شهروندان را فراهم میکند. بن سالم در اصل یک ازمایشگاه بزرگ برای شهروندانی است که قصد دارند یک زندگی نوآورانه و فناورانه را تجربه کنند. در میان خلاقیتهای مطرح شده توسط «فرانسیس بیکن» برای این جزیره هوشمند، اشکالی از وسایل حمل و نقل مطرح شده است که از جمله آنها میتوان به زیردریاییها یا وسایل پرنده و روباتها اشاره کرد. ویژگی و اهمیت سهم فکری بیکن برای به تصویر کشیدن و مفهومسازی محیط شهری به گونهای بود که مورخین «فرانسیس بیکن» را نخستین بنیانگذار «شهر هوشمند» میدانند.
دو تحول اساسی موثر در گسترش شهرهای هوشمند
طی قرنها پس از انتشار «آتلانتیس جدید» و در جریان تکامل شهرها و جوامع بشری و توسعه فنی و زیرساختی شهرها به یکی از موضوعات عمده تبدیل شد. این پدیده از نظر جغرافیایی و زمانی در هر گوشه از کره خاکی به صورت متفاوت دنبال میشود. از نظر تاریخی دو اتفاق اصلی را که همزمان با دو تحول فناورانه در جهان صورت گرفته است، میتوان در گسترش شهرهای هوشمند تاثیرگذار دانست.
تحول اول
نخستین پیشرفت و توسعه فنی و شهرسازی یا انقلاب دوم صنعتی شکل گرفت و طی آن اختراعات مطرح شده از سوی دانشمندان به صورت بیسابقه متناسب با محیطهای شهری و زندگی مردم معرفی شد.
تحول دوم
تحول دوم صنعتی با همافزایی بین علم، صنعت و اقتصاد، گروههای مختلف دانشمندان و شرکتهای خصوصی را گرد هم آورد تا زندگی شهری دگرگون شود. «جنسن» از مشهورترین مخترعان در سال 1993 میلادی، این عصر را «تولید فشرده سرمایه» توصیف میکند که منجر به «رشد سریع بهرهوری» میشود. در این دوره زمانی فناوریها در چارچوب زندگی شهری شکل تازه میگیرند و با نحوه زندگی مردم در شهرها سازگار میشوند.
نخستین پایههای شهر هوشمند به معنای امروزی
اتفاقات مذکور، نخستین پایههای شکلگیری شهر هوشمند را فراهم کرد. با وجود این «مارک والیاناتوس» از مشهورترین تحلیلگران این عرصه نخستین پایههای شهر هوشمند به معنای امروزی را در لس آنجلس معرفی میکند. او در این خصوص میگوید: (از اواخر دهه 1960 میلادی تا اواسط دهه 1970 میلادی فعالیتهای سازمانی به نام «دفتر تحلیل جامعه» در آمریکا بسیار قوت گرفت.
این سازمان به صورت گسترده رایانههای مخصوص مرکز داده، سیستمهای خوشهای تحلیل داده، سیستمهای عکسبرداری هوایی مبتنی بر فناوری مادون قرمز و … را برای جمعآوری اطلاعات و تهیه گزارشها در لس آنجلس مورد استفاده قرار داد تا در نهایت بتواند با در اختیار داشتن آمار جمعیتی هر مرحله، کیفیت زندگی ساکنان آن را به بهترین شکل ارتقا دهد و از منابع اطلاعاتی برای مدیریت رفت و آمد شهری استفاده کند. این اتفاق در واقع نخستین شهر هوشمندی را شکل داد که با تعاریف امروزی همسو است.)
والیاناتوس به طور خاص بر استفاده از فناوری برای تجزیه و تحلیل اطلاعات شهری تمرکز دارد و در کتاب خود مینویسد که «دفتر تحلیل جامعه» در لس آنجلس از سال 1974 میلادی به صورت ویژه روی توسعه هوشمند شهرسازی تمرکز داشته است. او در این خصوص میگوید: (تصویر جامعی که از لس آنجلس 50 سال قبل به جا مانده است، گزارش تحلیلی را شامل میشود که برای مناطق مختلف این شهر برنامهریزیهای مجزا دارد و سیستمهای رایانهای برای ساکنان لس آنجلس و حومه آن به صورت متفاوت خدمات را در نظر گرفتهاند تا در نهایت فاصله بین فقرا و ثروتمندان به حداقل برسد و کیفیت زندگی مردم تا حد ممکن افزایش یاید.)