تعریف شهر هوشمند:
تعاریف بسیار متعددی از شهر هوشمند وجود دارد. همانطور که این مفهوم در سرتاسر جهان با نامهای مختلفی شناخته شده است و در شرایط مختلفی مورد استفاده و پیاده سازی قرار میگیرد، طیف وسیعی از تعاریف برای آن به وجود آمده است و همهی شهرها، به دنبال ارائه تعریف و تفسیر ویژهای از آن هستند، که هرکدام بر موضوعات مختلفی تمرکز میکنند.
با این وجود، اگرچه تعاریف متنوعی درباره شهر هوشمند وجود دارد و یک توافق کلی هنوز به وجود نیامده است، دو گرایش کلی را میتوان در تعریف جنبههایی که شهر هوشمند باید در نظر بگیرد، دید:
از یک طرف، مجموعهای از تعاریف وجود دارد که فقط بر یک جنبه شهری (تکنولوژیکی، زیست محیطی و …) تأکید میکند و بقیه شرایط موجود در یک شهر را از هم جدا میبیند. این گروه از تعاریف که تنها بر یک موضوع تمرکز کردهاند، میتوانند موجب این سوتفاهم شوند که که هدف نهایی یک شهر هوشمند ارائه یک رویکرد جدید برای مدیریت شهری با در نظر گرفتن تنها یک جنبه از زندگی شهری است. در حالیکه قطعا بهبود بخشیدن به تنها بخشی از اکوسیستم شهری، به معنای حل مشکلات یک کلیت نیست.
برای مثال برخی تعاریف بر نقش تکنولوژی تاکید کردهاند. تعریف R. Hall از شهر هوشمند، “شهری است که شرایط کلیه زیر ساختهای اساسیاش را تحت نظارت قرار داده و آنها را یکپارچه میسازد” که این اقدامات به واسطه تکنولوژی امکان پذیر شده اند. برخی دیگر از تعاریف نیز جنبههای مختلف را برجسته میکنند. برای مثال رویکردی که Rio اتخاذ کرده است، مبتنی بر یک لنز معماری است. او شهر هوشمند را شهری میبیند که الهام بخش است، و فرهنگ، دانش و زندگی را به اشتراک میگذارد و به ساکنان خود را برای خلق کردن و شکوفا شدن در زندگی خود انگیزه میدهد. و یا مشاهدات پاتریج Patridge در بریزبن در استرالیا، بر شمولیت اجتماعی و مشارکت برابر به عنوان فرصتهای ارتقا یافته ایجاد شده توسط برنامههای کاربردی (اپلیکیشنهای) شهر هوشمند تاکید کرده است.
از طرف دیگر، برخی نویسندگان نیز وجود دارند که تاکید میکنند تفاوت و تمایز اصلی که در مفهوم شهر هوشمند نهفته است، در ارتباطی است که بین همه جنبههای شهری وجود دارد و دیده شده است. مشکلات درهم تنیده شهرنشینی همزمان زیرساختی، اجتماعی و نهادی (سازمانی) است و این درهم آمیختگی در مفهوم شهر هوشمند منعکس شده است. از تعاریف موجود در این دسته میتوان دریافت که زیرساختها بخش اصلی یک شهر هوشمند هستند، و اگرچه به واسطهی فناوری است که تحقق شهر هوشمند امکانپذیر میشود، اما این ترکیب، اتصال و ادغام همه سیستمها است که برای اینکه یک شهر واقعا هوشمند شود، لازم و اساسی است.
در این قسمت به برخی از تعاریف که تا حد امکان، جنبههای مختلف را در نظر گرفتهاند، اشاره شده است:
– «یک شهر زمانی “هوشمند” شناخته میشود که سرمایهگذاری در سرمایههای انسانی و اجتماعی و زیرساختهای حمل و نقل و ارتباطات مدرن، رشد اقتصادی پایدار و کیفیت بالای زندگی را با مدیریت عاقلانه منابع طبیعی، از طریق حاکمیت مشارکتی تقویت کند.» – منبع: Beatley, T., & Collins, R. (2000).
– «شهر هوشمند، شهری است که وضعیت زیرساختهای اساسیاش که شامل جادهها، پلها، تونلها، راهآهن، فرودگاهها، بندرگاهها، ارتباطات، آب، برق و حتی ساختمان های آن مهم است را زیر نظر گرفته و یکپارچه میسازد، میتواند منابع خود را بهتر بهینهسازی کند، فعالیتهای پیشگیرانه و محافظتیاش را برنامهریزی کند، و جنبههای امنیتی را زیر نظر بگیرد در حالیکه خدمات دهی به شهروندانش را به حداکثر برساند. » – منبع: Hall, R. E. (2000).
– «جامعهای که دولت، اقتصاد و شهروندان، پتانسیل فناوری اطلاعات را درک میکنند و تصمیمی آگاهانه برای استفاده از آن میگیرند تا زندگی و کار در منطقه خود را به میزان قابل توجهی و به صورت مثبتی تغییر دهند.» – انستیتوی جوامع هوشمند کالیفرنیا – منبع: California Institute for Smart Communities. (2001).
– «شهر هوشمند، جایی است که فناوری ارتباطات و اطلاعات، آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات و خدمات عمومی را قدرت میبخشد.» – منبع: Partridge, H. (2004).
از این تعاریف میتوان نتیجه گرفت که مفهوم شهر هوشمند حاکی از اتخاذ یک رویکرد جامع در مدیریت و توسعه شهر است. تعاریفی که تعادل عوامل فنی، اقتصادی و اجتماعی درگیر در یک اکوسیستم شهری را نشان میدهد. این تعاریف، منعکسکننده یک رویکرد جامع در قبال مشکلات شهری با بهرهگیری از فناوریهای جدید است به گونهای که میتوان الگوی شهری و روابط بین ذینفعان را از نو تعریف کرد.
نکته بعدی این که در تعریف شهر هوشند، غالبا واژگانی بیشتر به چشم میخورند. در این قسمت، به برخی از واژگان اشاره خواهیم کرد.
در اولین قدم، این سوال پیش میآید که اساسا چرا از واژه هوشمند Smart استفاده شده است در حالیکه معادل این واژه یعنی Intelligent نیز میتوانسته به کار گرفته شود. انتخاب این واژه ریشه در یکی از مولفههای هوشمندی دارد. در واقع، در ادبیات بازاریابی، هوشمندی متمرکز بر دیدگاه کاربر است، درحالیکه واژه دوم، بیشتر نخبهگرا و مختص به قشری خاص از جامعه است. واژه ی Smart کاربرپسندانه تر از Intelligent است، چون دومی محدود به داشتن ذهن سریع و پاسخگو بودن در قبال بازخوردها است. شهر هوشمند از سوی دیگر موظف است که خود را با نیازهای کاربر تطبیق دهد و رابطهای سفارشی مورد نیاز را ارائه دهد.
کلمه کلیدی بعدی درباره شهر هوشمند، کلمه ارتباطات Communication است. که دلالتگر بر ارتباطات درونی میان انرژی، منابع، سیستمهای اطلاعاتی، و میان تجهیزات نظارت و کنترل سیستمها و مشارکت است. یک شهر هوشمند، چیزی است که دائما در حال تکامل یافتن است و بنابراین، نیاز به ارتباطات و انتشار پایدار و دائمی اطلاعات دارد.
علاوه بر این، وقتی در مورد استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای هوشمندسازی یک شیء صحبت میکنیم، بدان معنی است که ما دو ویژگی را به عملکرد عادی آن اضافه میکنیم: توانایی احساس کردن (the sensing) و اتوماسیون (the automation). دستگاههایی مانند سنسورهای بیسیم، دوربینها، سنسور جادهها و GPS اجزایی هستند که میتوانند اطلاعاتی مانند دما، مکان و آلودگی را حس و جمع آوری کنند.
اما وقتی بحث سیستم پیش میآید، که به معنای مجموعهای از اشیاء در تعامل است، باید دو ویژگی دیگر در نظر گرفته شود که عبارتند از: هویت The identity: با استفاده از برچسب شناسایی فرکانس رادیویی (RFID) که اکنون قادر به شناسایی شیء در یک شبکه باز است. و اتصال Connectivity: فناوری ارتباطی چندگانه که امکان ارسال و دریافت داده را فراهم می کند. درواقع، یک شهر هوشمند نیازمند اتخاذ یک سیستم جابهجایی و کنترل از راه دور است؛ که ویژگیهای ذکر شده به داشتن این قابلیتها کمک میکنند.
همچنین، یکی از سازوکارهای اصلی در شهر هوشمند، یک سیستم خود نظارت گر و پاسخگو به خود است. دیدگاه IBM از شهر هوشمند سه ویژگی اصلی آن را پیشبینی میکند: ابزار دقیق، بهم پیوسته و هوشمند. در واقع، استفاده از فناوری های اطلاعات و ارتباطات (ICT) برای ایجاد اتوماسیون بالاتر در سیستمها با فراهم آوردن امکان نظارت بر شهر، درک، تحلیل و برنامهریزی آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
منابع
Al-Hader, M., Rodzi, A., Sharif, A. R., & Ahmad, N. (2009a). Smart city components architecture. In Proceedings of the International Conference on Computational Intelligence, Modelling and Simulation, (Brno, Czech Republic, Sep 7-9)
Al-Hader, M., Rodzi, A., Sharif, A. R., & Ahmad, N. (2009a). Smart city components architecture. In Proceedings of the International Conference on Computational Intelligence, Modelling and Simulation, (Brno, Czech Republic, Sep 7-9)
Arroub, A., Zahi, B., Sabir, E., & Sadik, M. (2016, October). A literature review on Smart Cities: Paradigms, opportunities and open problems. In 2016 International Conference on Wireless Networks and Mobile Communications (WINCOM) (pp. 180-186). IEEE.
Beatley, T., & Collins, R. (2000). Smart growth and beyond: Transitioning to a sustainable society. Virginia Environmental Law Journal, 287-322.
Cairney, T., & Speak, G. (2000). Developing a ‘Smart City’: Understanding Information Technology Capacity and Establishing an Agenda for Change. Sydney, Australia: Centre for Regional Research and Innovation, University of Western Sydney. Available at: http://trevorcairney.com/file_uploads/cgilib. 30886.1.IT_Audit.pdf.
Giffinger, R., Fertner, C., Kramar, H., Pichelr-Milanovic, N., and Meijers, E. (2007). “European smart cities.” 〈http://www.smart-cities.eu/index2 .html〉 (Mar. 2015).
Hall, R. E. (2000). The vision of a smart city. In Proceedings of the 2nd International Life Extension Technology Workshop (Paris, France, Sep 28).
Harrison, C., Eckman, B., Hamilton, R., Hartswick, P., Kalagnanam, J., Paraszczak, J., & Williams, P. (2010). Foundations for Smarter Cities. IBM Journal of Research and Development, 54(4).
Klein, C., & Kaefer, G. (2008). From smart homes to smart cities: Opportunities and challenges from an industrial perspective. In Proceedings of the 8th International Conference, NEW2AN and 1st Russian Conference on Smart Spaces, ruSMART 2008 (St. Petersburg, Russia, Sep 3-5).
Monzon, A. (2015, May). Smart cities concept and challenges: Bases for the assessment of smart city projects. In 2015 international conference on smart cities and green ICT systems (SMARTGREENS) (pp. 1-11). IEEE.
Nam, T., & Pardo, T. A. (2011, June). Conceptualizing smart city with dimensions of technology, people, and institutions. In Proceedings of the 12th annual international digital government research conference: digital government innovation in challenging times (pp. 282-291).
Partridge, H. (2004). Developing a human perspective to the digital divide in the smart city. In Proceedings of the Biennial Conference of Australian Library and information Association (Queensland, Australia, Sep 21-24).
Scholl, H. J., Barzilai-Nahon, K., Ahn, J-H., Olga, P. & Barbara, R., E-commerce and e-government: How do they compare? What can they learn from each other?, Proceedings of the 42nd Hawaiian International Conference on System Sciences (HICSS 2009), Koloa, Hawaii, January 4-7, 2009
Zubizarreta, I., Seravalli, A., & Arrizabalaga, S. (2016). Smart city concept: What it is and what it should be. Journal of Urban Planning and Development, 142(1), 04015005.